سلام بچه های مهربونم امروزم کارتون زیبای بره ناقلا قسمت 3 رو براتون گذاشتم امیدوارم از دیدنش لذت ببرید.
قصه بره ناقلا قسمت 3 اینطوری شروع میشه که:
یکی از روزها صاحب مزرعه به انبار می ره تا وسایل رو داخلش قرار بده.
بعد از گذاشتن وسایل بعد از اینکه برگشت, دید که درب خانه قفل شده و باز نمی شود.
مرد بیچاره در بیرون و در هوای سرد ماند.
او به دنبال راهی برای خارج شدن میگشت .
درهمین حین گربه مزرعه اومد و از زیر درب داخل پرید.
مرد باخودش فکر کرد که آیا منم می تونم از این جا وارد خونه بشم؟
او هرچقدر تلاش کرد نتونست رد بشه.
چون هیکل او گنده بود و چاق بود.
او در سرما مانده بود.
به ناچار به محل زندگی گوسفندان رفت و در کنار آنها خوابید.
صدای خرو پف او در کل فضا پیچیده بود.
باعث شد تا گوسفندان بیدار شوند.
همه آنها جمع شدند تا فکری به این حال بکنند.
با مشورت باهم ,تصمیم گرفتند تا مرد را به خانه و سرجای خودش برگردانند.
وقتی رسیدند,دیدند که در باز نمی شود.
تعجب کردند.
تصمیم گرفتند تا درب را بشکنند.
پس درب را با استفاده از نخ کلفت و بلند ,به ماشین مرد بستند.
سپس ماشین را روشن کردند و با حرکت ماشین, درب هم باز شد.
وارد خانه شدند و تلاش کردند تا مرد را تا اتاق خواب و تخت او حمل کنند.
او را روی تخت خوابش گذاشتند و برگشتند.
تا خواستند از خانه خارج شوند باران شدیدی شروع به باریدن کرد.
نتوانستند به محل خواب خود بروند پس به داخل خانه برگشتند.
شب تا صبح آنجا ماندند.
صبح که شد , صاحب خانه بیدار شد و از پله ها پایین آمد.
او با دیدن صحنه ای که وجود داشت ترسید و بسیار تعجب کرد.
عزیزان برای مشاهده فیلم و کارتون بیشتر کلیک کنید.